کودکان کار فضای مجازی - مسیر رسانه - آموزش تخصصی سواد رسانه ای
کودکان کار فضای مجازی - مسیر رسانه - آموزش تخصصی سواد رسانه ای

کودکان کار در فضای مجازی

کودکان کار در فضای مجازی

به اهتمام: ریحانه عبداللهی | دانشجوی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران

مقدمه

با پدید آمدن پلتفرم‌های وب2 و 3 تغییرات زیادی در تمام لایه‌های زندگی بشر احساس شد و تاثیرات آن بر روابط و تعاملات انسان غیر قابل کتمان است؛ یکی از پدیده‌های جدید که با شکل‌گیری همین پلتفرم‌ها به وقوع پیوست « نفوذ‌داران» و «میکروسلبریتی ها» بودند. به‌مدد این رسانه‌ها افراد معمولی که هیچ استعداد خاصی هم نداشتند به افراد مشهوری تبدیل شده که تنها با اشتراک گذاشتن بخشی از زندگی روزمره خود در شبکه‌های اجتماعی معروف شدند، با توجه به همین معروف‌شدن و قابلیت تاثیرگذاشتن بر عده ای زیاد از افراد، شرکت‌های تجاری و کسب و کارهای کوچک از آن ها تقاضای تبلیغ کالای خود را داشتن که در مقابل این تبلیغ پول‌های خوبی را به این افراد می‌پرداختند. در این بین بودن افرادی که  متوجه کودکان و توانایی بالقوه بچه‌ها در این عرصه شدند، و با اشتراک‌گذاری تصویر آن‌ها شروع به درآمد زایی و کسب سودکردن؛ و نسلی جدید از اینفلوئنسرها به اسم «کودکان اینستگرامی» پدید آمد، که از طرف والدین خود به استثمار گرفته‌شدن و تبدیل به افرادی شدن که فضای مجازی جزو لاینفک زندگی آن‌ها شد.

تجربه کشور های دیگر

در ایران تا قبل از آمدن اینستاگرام با موضوع کودکان اینفلوئنسر با این شدت روبه‌رو نبوده‌ایم و با اوج استفاده افراد از اینستگرام این موضوع نیز رواج یافت، ولی در کشورهای اروپایی و آمریکایی والدین با استفاده از فیس بوک و وبلاگ‌ها شروع به پخش عکس‌های فرزندان خود در موقعیت‌های مختلف کردند؛ که با بزرگ‌شدن این نسل از کودکان و رسیدن آن‌ها به سن بلوغ با خانواده‌های خود  دچار چالش شده‌اند.

در سال 2016 روزنامه دیلی میل گزارش داد، یک دختر 18 اتریشی از پدر و مادر خود به علت حذف‌نکردن عکس‌های کودکی او که در فیس بوک منتشر کرده‌اند شکایت کرده. او انتشار این عکس‌ها را شرم‌آور و نقض حریم شخصی خود دانسته و به همین دلیل از آن‌ها شکایت کرده. این تنها یکی مورد از مشکلات به وجود آمده در کشورهای دیگر است. مشکلات و آسیب‌هایی که این قشر از کودکان با آن روبه رو می شود با گذشت زمان و بزرگترشدن این نسل از کودکان نمود بیشتری پیدا می‌کنند.

 کودکان کار

شاید تصور افراد از کودکان کار، بچه‌های خردسالی باشند که با ظاهری کثیف و زشت پشت چراغ قرمزهای ایستاده‌اند، ولی این تصویر، تعریف سنتی از کودکان کار است. امروزه با رشد شبکه‌های اجتماعی کودکان اینفلوئنسر هم کودکان کار محسوب می‌شوند.

در تعریفی که یونیسف از کودکان کار سنتی ارائه داده، شامل کلیه اشخاص زیر 18 سال است که در خیابان‌ها از طریق گدایی بزهکاری و اشتغال به مشاغل کاذب ادامه می‌دهند که بیشتر آن‌ها بی‌پناه هستند؛ و کودکان کار مجازی به افراد زیر 18 ساله که به وسیله والدین و نزدیکان در صفحات مختلف مجازی به هر دلیلی تبدیل به یک شخص مشهور شده. نکته بعدی این است که کودکان کار فضای مجازی در طبقه متوسط و پولدار جامعه، که والدینشان اعتقاد دارند که به حقوق کودک خود نیز پایبند هستند رخ می دهد، در حالی که کودکان کار به معنی سنتی آن در خانواده فقیر اتفاق می‌افتد.

این دو نکته تفاوت بین این دو گروه بچه کار بود، شباهت این دو گروه در این است که هر دو گروه برای والدین خود به طور مستقیم و غیرمستقیم درآمدزایی و سودآوری می‌کنند، بچه‌ها در هر دو فضا از شیطنت‌ها و بازی‌های کودکانه خود فاصله می‌گیرند و نیازهای خانواده ی خود را تامین می کنند  و در مقابل خدماتی که به خانواده خود ارائه می دهند، هیچ پولی دریافت نمی کنند، با این تفاوت که یکی در چهارراه ها و با ظاهری  نامطلوب و دیگری در ظاهری بسیار آراسته و محیطی کاملاً فانتزی است.

آسیب ها

فضای مجازی تاثیرات زیادی بر همه افراد جامعه می‌گذارد ، به خصوص کودکانی که مستقیماً با فضای مجازی در ارتباط هستند.

مشاهده این مطلب هم پیشنهاد می شود
چه میزان نگاه ما به رسانه‌ها واقع‌بینانه است؟ | کلیپ

کودکی بخشی مهم از هویت هر فرد است که در آینده شخصیت انسان را شکل می‌دهد. امروزه کودکان با رسانه‌ها در ارتباط هستند و تاثیر رسانه‌ها بر هویت کودکان غیر قابل انکار است. کودکانی که در اینستگرام نمایش داده می‌شوند، قرار است در مقابل این همه چشم بزرگ شود که او را می‌بینند و هویتی که می‌تواند برای خود ایجاد کنند را کاملا سلب می‌کنند. در این مورد خانواده ها برای کودکان خود هویت انتخاب می کنند، یعنی چه کلاس هنری شرکت کنند و چه کلاس ورزشی نروند، به عبارتی والدین بر اساس خواسته خود هویت کودک را انتخاب می‌کنند هویت کودکان اینستگرامی به یک هویت نمایشی تبدیل می‌شود، یعنی هویت آن‌ها  به جز چیزی که نمایش می‌دهد نیست و همین امر موجب می‌شود که کودک در سنین نوجوانی با یک چالش بزرگ در باب هویت خود روبه رو شوند، چرا که عدم شکل‌گیری هویت درست باعث عدم شکوفایی فرد می‌شود که مشکلات زیادی را در پی دارد. فضای مجازی صحنه‌ای فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیت‌های متنوع و نقش‌های گوناگون می‌بینند، بنابراین زمینه‌ای برای آسیب‌پذیری شخصیت کودک فراهم شده و نتیجه‌ای جز چند شخصیتی را در پی ندارد.

در برخی از موارد حریم شخصی کودک کاملا از بین می‌رود، چون در این سن کودک هنوز به سنی نرسیده که از او اجازه بگیرند و بدون رضایت او صورت می‌گیرد و ممکن است کودک هیچ علاقه‌ای به کاری که انجام می دهد نداشته باشد و مصداق کامل نبود حریم شخصی کودک است که از طرف خانواده نقض می‌شود. عکس‌هایی که از کودک در هر زمان ثبت می‌شود و تمام لحظه‌های زندگی او برای کاربران به نمایش گذاشته می‌شود هم نمونه‌ای از نقض حرمت او است. تبلیغاتی که با سن او مغایرت دارد هم جزو مواردی است که حریم شخصی او را از بین می‌برد، برای مثال تبلیغ یک سالن زیبایی توسط یک دختر بچه خردسال که در شان سن و سال او نیست هم نمونه ای از این نقض است.

نحوه تعامل کودک در دنیای بزرگسالان به عنوان یک عنصر نمایشی درآمده است، در واقع این شرایط کودکان مدام در حال دیده شدن از طرف کاربرهای بزرگ سال هستند و انتظار می‌رود که کودکان اینفلوئنسر همان کاری را انجام دهد که یک اینفلوئنسر بزرگسال انجام می دهد , این باعث می‌شود که از دنیای کودکان هم سن‌های خود فاصله بگیرند و به جای اینکه به دنبال بازی با کودکان باشند، به دنبال لایک گرفتن باشند؛ به عبارتی دیگر زمانی که کودکان به جای کودکی کردن به دنبال کارهای بزرگتر از سن خود هست، یکی از مهم‌ترین مرحله‌های رشد خود یعنی کودکی را از دست داده و بازیچه دست والدینی می‌شود که برای جذب دنبال‌کننده دست به هر کاری می‌زنند و معصومیت فرزند خود را فدا می‌کنند؛ این موضوع هم باعث می‌شود که کودک زودتر به سن بلوغ رسیده و هم مشکلاتی برای او در سن بلوغ نمایان می‌شود.

یکی دیگر از آسیب‌هایی که مورد توجه این کودکان، آسیب‌های روانی وارده شده است. ایجاد استرس از طرف خانواده به دلیل حجم زیاد کار است همچنان خستگی ناشی از  تبلیغات، استوری گذاشتن و پست کردن عکس‌های مختلف از کودک او را آزار می دهد.

یکی از آسیب‌های مهم که  والدین فراموش می‌کنند، پاک نشدن فیلم‌ها از حافظه اینترنت و تصویری است که  والدین از کودک خود در حافظه افراد باقی می‌گذارند ، برای مثال پدر و مادر فیلمی از فرزندان خود به اشتراک می‌گذارد که از نظرشان بانمک است و فیلم به سرعت پخش می‌شود به گونه ای که از دست پدر و مادر خارج شده و نمی‌توانند جلوی انتشار آن فیلم را بگیرند و بسیاری از افراد آن فیلم را دیده‌اند و شروع به مسخره‌کردن کودک  می‌کنند، در حالی که قصد پدر و مادر چیز دیگه‌ای بوده از پخش آن فیلم ولی نگرش قسمتی زیادی از افراد جامعه، دوستان و آشنایان از آن کودک خردسال همان فیلم به نظر بانمک است، این کار احتمال منجر به منزوی‌شدن و دوری‌کردن از جامعه باشد؛ همچنین پدر و مادر که چنین بلایی سر کودک خود آورده پشیمان که برای جذب فالوور دست به چه کاری‌زده و کل آینده فرزند خود را با دستان خود تباه کرده‌اند؛ این روایت چندان دور از انتظار نیست، شاهد مثال این موضوع پسر بچه‌ی شمالی بود که زمان درس جواب دادن چند بار کلمه شیب و بام را با حالت و چهره ای خاص تکرار می‌کند و معلم هم از این ناتوانی در پاسخگویی فیلم می‌گیرد و شروع به بلوتوث کردن می‌کند و به سرعت سر از تلفن‌های همراه افراد پیدا می‌کند، در نهایت این موضوع باعث شد که این پسر بچه ترک تحصیل‌کرده و منزوی شود.

مشاهده این مطلب هم پیشنهاد می شود
دوره 23 تربیت مربی سواد رسانه‌ای

در این صفحه‌ها از کودکان و بدنشان به عنوان عنصر نمایشی استفاده می‌شود، جهان اجتماعی امروز ما حول امر بصری شکل می‌گیرد و در این بین بدن کودک به مثابه کالایی به نمایش در می‌آید و شروع به تولید محتوا می‌کند؛ این کودکان به نحوی خاص لباس می‌پوشند، آرایش می‌کنند، حرف می‌زنند و حتی گاهی تحت فرایندهای کلینیک‌های زیبایی قرار می‌گیرند تا با نمایش بدن و زندگی آن ها به مخاطبان خود لذت و اطلاعات بفروشند و از طریق بدن و حیات کودکان سودآوری داشته باشند. به‌عبارتی، تمام وجود کودک در بدن او خلاصه می‌شود که بعدها و با بزرگترشدن دیگر محبوبیت قبل را نداشته و همین باعث مشکلات روانی برای او شود.

یکی دیگر از آسیب‌های وارد شده این موضوع است که برخی از والدین  اطلاعات لحظه به لحظه از مکانی که کودک خود در آنجا حضور دارند را منتشر می‌کند که این کار به طور بالقوه ایمنی آن ها را به خطر می‌اندازد. این کار باعث می‌شود که برخی از افراد با  هدف کسب سود دست به دزدیدن کودک بزنند. گاهی والدین تمام خصوصیات و اتفاق‌هایی که یک در طول یک روز برای کودک خود می‌افتد را  با افراد غریبه‌ای به اشتراک بگذارند و ممکن است باعث سوء استفاده برخی از اطلاعات شخصی شود و شاید هم در آینده ضربه بزرگی را به کودک وارد کند.

سود از تبلیغات

حال سوال این است که چرا با وجود چنین مشکلاتی والدین دست به همچین کار هایی می‌زنند و آینده فرزندان خود را تباه می‌کنند؛ این موضوع ریشه‌های مختلفی دارد، برای مثال ناتوانی مادر برای اینلوئنسرشدن باعث می‌شود که از هیچ‌کاری دریغ نکند و از فرزند خود در جهت بازسازی هویت خود و معروف شدن به عنوان والد فلان کودک، سوء استفاده کند. اما نکته مهم سود حاصل از تبلیغاتی است که کودک اینستگرامی دارند. کودکان به جهت چهره و نوع حرف‌زدن و رفتارکردن و همچنین علاقه‌ای که بیشتر افراد به کودکان دارند زودتر از افراد بزرگسالی مورد اقبال افراد قرار می‌گیرند و شروع به تبلیغ‌کردن، به طور مستقیم و غیر مستقیم می‌کنند.

کودکان در این دیدگاه تبدیل به ابزاری می‌شوند که به والدین خود سود می‌رسانند و هم به شرکت‌ها یا برندهایی که برای آن‌ها تبلیغ می‌کنند. در این دیدگاه تنها پول و سود آوری مهم است و این موضوع که این تبلیغ چقدر با ذات بچه تناقض دارد به فراموشی سپرده می‌شود، برای مثال دختر بچه ای 7 ساله به اسم السا در یکی از استوری‌های خود در حال تبلیغ یک محلول برای تمیزکردن قابلمه‌های چرب است! این محتوا نه تنها ربطی به سن او دارد، بلکه کودک را به یک منبع درآمد پول تقلیل می‌دهد، که خانواده برای کسب سود بیشتر دست به هر کاری می‌زنند ولو ابزاری شدن کودک و بی‌ارزش شدن آن و به یک شی محسوب شدن باشد.

قوانین

با رشد شبکه‌های اجتماعی و ایجاد جرایم‌های سایبری، قوانین حوزه مجازی نیز  چند سالی می‌شود که تصویب شده و اجرا می‌شود؛ از آنجایی که موضوع کودکان اینستگرامی مدتی است که پدیده آمده است اما همچنان قانونی برای نمایش دادن کودک در فضای مجازی توسط افراد و پیشگیری از آسیب‌های این موضوع در نظر گرفته نشده است. طبق ماده چهار قانون حمایت از کودک و نوجوان که در سال 1381 تصویب شده، هرگونه  صدمه و اذیت و آزار و شکنجه و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و جرم محسوب شده و پیگرد قانونی به همراه خواهد داشت. طبق ماده 19 پیمان نامه‌ی حقوق کودکان در 1989 دولت‌ها موظف هستند که تمام اقدامات قانونی و اشکال خشونت‌های جسمی و روحی، آسیب‌رساندن یا سوء استفاده جنسی از کودکان توسط والدین یا سرپرستان قانونی می‌توانند محافظت کنند. برای مثال در فضای مجازی برخی چالش‌ها هستند که کودکان انجام می‌دهند ولی به آن‌ها آسیب می‌رسانند. براساس قانون جرایم رایانه‌ای و طبق ماده 745 هر کس عکس، فیلم شخصی یا اسرار خانوادگی را بدون رضایت فرد پخش کند به طوری که منجر به ضرر یا هتک حرمت او شود مجرم شناخته شده و محکوم می‌شود. بر اساس این قانون زمانی که والدین عکسی از کودک منتشر میکنند که در موقعیتی بد مانند بیماری و پوشش نامناسب گرفته شود از آنجایی که  حریم شخصی او نقض شده مجرم شناخته شده. درسال 88 لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بهره کشی از کودکان و نوجوانان  و اجبار کردن کودک به کاری از لحاظ روانی، جسمانی و اجتماعی خطرناک باشد جرم محسوب می‌شود. طبق این قانون استفاده از کودکان به عنوان ابزاری برای تبلیغ جرم محسوب می‌شود چرا این کار نوع بهره کشی است.

مشاهده این مطلب هم پیشنهاد می شود
بسته 4+1

نتیجه گیری

کودکان امروزی بر خلاف گذشته در دنیایی به دنیا آمده‌اند که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی رشد زیادی کرده‌اند و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بشر شده است که افراد به طور مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند. کودکان اینستگرامی به طور مستقیم با فضای مجازی در ارتباط هستند، از آنجایی که کودکان به رشد کامل شناختی نرسیده‌اند و تمایز بین خوب و بد را تشخیص نمی‌دهند زود تر از بقیه افراد جامعه در مقابل رسانه ها سر خم می‌کنند و از آن ها تاثیر می‌پذیرند، تاثیراتی زیان‌باری که گاهی قابل جبران نیستند و بر روان و روح آن کودک باقی می‌ماند و مشکلات روانی را ایجاد می‌کنند؛ این موضوع تنها مشکل از بُعد فردی بود و در بُعد اجتماعی، نسلی از کودکان پا به جامعه می‌گذارند که مشکلات روانی و هویتی زیادی را پشت سر گذاشته‌اند و حال قرار است که این کودکان جامعه را بسازند، ولی جامعه سالم زمانی به وجود می‌آید که افراد شخصیت‌های خوبی داشته باشند. نهادهای قانون‌گذار هم که هنوز این گروه به وجود آمده را به طور رسمی قبول نکرده و همین عدم پذیرش آنان و این موضوع که هنوز وارد فضای گفتمان قانونی نشده‌اند، باعث می‌شود که هیچ نظارتی صورت نگیرد و کودکان قربانی همین نبود قانون شوند. در این فضا کودکان دائما در حال ارزیابی و مقایسه با بقیه همکاران خود در این حوزه می‌شود و وارد دنیای رقابتی می‌شود که هیچ دخالتی در آن ندارند و فقط مانند عروسکی خیمه شب بازی عمل می‌کنند؛ عروسک خیمه شب بازی‌ای که هیچ اراده‌ای از خود ندارد و احساسات و عواطف  کودکانه آن‌ها از طریق والدین سوءاستفاده می ‌شود، و تصویری که از والدین خود خواهدداشت به مثابه افرادی که از او در جهت منافع خود استفاده می‌کردنند در یادشان خواهدماند. حریم شخصی‌اش نیز لحظه به لحظه نقص می‌شود و او فقط می توان هویتی که مادرش در صفحه مجازی برایش ساخته را قبول کند. کودکان اینفلوئنسر بر خلاف چیزی که دیده می‌شوند کودکی نمی‌کند و این انحراف از رشد طبیعی است و نقض حقوق طبیعی آنان است.