اهميت آموزش سوادرسانهای در قرن بيستويکم
به اهتمام: بهاره نصیری، بهاره بخشی، سید محمود هاشمی
چکیده
امروزه علاوه بر تربيت شهروندي براي يک جامعه ملي، نياز آماده سازي شهروندان براي زندگي در جامعه جهاني به صورت يک ضرورت تربيتي درآمده است. آموزش سواد رسانه اي به شهروندان در عصر جهاني شدن، مفهومي کلي است که به مطالعات رسانه اي، فرهنگي، اجتماعي، تاريخي، سياسي و تکنولوژيکي وابسته است و مي توان آن را به آموزش شيوه هاي بهتر زندگي کردن در عصر اطلاعات و ارتباطات که به طور خاص در يک جامعه و به طور عام در جامعه جهاني مي توان اطلاق کرد. سواد رسانه اي به عنوان ابزاري براي حمايت شهروندان در برابر آثار منفي رسانه هاي جمعي است؛ که چارچوبي را جهت دسترسي، تحليل، ارزيابي و خلق پيام ها به اشکال مختلف از چاپ گرفته تا اينترنت، فراهم مي نمايد. سواد رسانه اي رويکردي آموزشي در قرن بيست و يکم محسوب مي گردد. چرا که سواد رسانه اي درکي را از نقش رسانه در اجتماع شکل مي دهد و کسب مهارت هاي ضروري تحقيق و بيان عقايد شخصي را براي شهروندان در عصر جهاني شدن ضروري مي داند. در اين مقاله نخست به تحليل مفهوم سواد رسانه اي و ابعاد گوناگون آن از ديدگاه برخي انديشمندان و صاحبنظران در حوزه ارتباطات پرداخته شده است. سپس به چگونگي فرايند آموزش سواد رسانه اي و سير تحولات آن در جهان اشاره شده است. گفتني است که در اين مقاله بررسي فرايند آموزش سواد رسانه اي به شهروندان بر دو هدف استوار است. نخست آن که خواننده را در جريان مفهوم، اهميت و ضرورت اجتناب ناپذير آموزش سواد رسانه اي به شهروندان در عصر جهاني شدن قرار دهد و دوم آن که با ارائه نکات کليدي اين امکان فراهم شود تا با ژرف انديشي و برنامه ريزي دقيق و سنجيده نسبت به آموزش سواد رسانه اي و استقرار يک نظام کارآمد تربيت شهروندي متناسب با ضرورت هاي عصر جهاني شدن در کشورمان اقدام لازم صورت پذيرد.
مقدمه و بیان مساله
از ضرورتهاي عصر جهانی شدن، نیاز به آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و تعلیم وتربیتی است که فراگیران را براي رویارویی با چالشهاي زندگی در حال تغییر و غیر قابل پیشبینی آماده سازد، یکی از مهمترین چالشهاي عصر جهانی شدن در سطح کلان، نفوذپذیري مرزها و انتشار بیحد و مرز پیامهاي رسانهاي در جوامع است و در سطح خرد نیز دیگر دیوارهاي منازل چارچوب انحصاري و شخصی شهروندان محسوب نمیشوند بلکه فضایی براي نفوذ امواج رسانهای هستند. در شرایط فوق، چگونه میتوان زمینه هاي شناختی و انگیزشی لازم را در شهروندان ایجاد کرد تا بصورت خود انگیخته نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ها واکنش نشان دهند و در مواجهه خود با رسانهها و محتواي آن از راه تحلیل و تعمق، معنا بخشند. رشته آموزش سواد رسانه اي در چهل سال اخیر در دنیا پدید آمده و اهمیت آموزش و مفهوم گسترده “سواد”، در این سالها گسترش یافته است و کانادا به عنوان اولین کشوري است که آموزش سوادرسانهاي به صورت رسمی از سوي نظام آموزش و پرورش آن کشور پذیرفته شده است. در حال حاضر سواد رسانهاي به عنوان یک ماده درسی در نظام آموزشی بسیاري از کشورها از جمله: بریتانیا، استرالیا، آفریقاي جنوبی، کانادا، آمریکا و ژاپن تدریس میشود و هم زمان در کشورهاي نیوزیلند، ایتالیا، یونان، اتریش، سوئد، دانمارك و سوئیس در حال توسعه است.
اهمیت و ضرورت
تجربه ثابت کرده است که مقابله فیزیکی با امواج و کدهاي 0و 1، نه تنها توفیق چندانی حاصل نکرده است بلکه گاه به شکست هاي جبران ناپذیري انجامیده است. حتی وضع قوانین صرفاً محدود کننده به دلیل دشواري در ضمانت اجرا موفقیت چندانی در پیش رو نداشته و ندارد. اندیشمندان حوزه ارتباطات و رسانهها، از حدود چند دهه پیش همواره دغدغه آسیبرسانی رسانهها و آسیبپذیري شهروندان در جامعه جهانی را داشتهاند و براي کاهش اثرات مخرب آنها .ایدهها و پیشنهاداتی را ارائه کردهاند که یکی از این پیشنهادات، تقویت ” سوادرسانهاي ” شهروندان در جامعه است.
برای خواندن و دانلود مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.
منبع: پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
ارسال پاسخ